دکتر اسدالله غلامپور متخصص حوزه انرژی: منحنی لبخند(Smile Curve) تولید کمترین بخش زنجیره ارزش، می باشد.

خلاصه ی “فرضیه منحنی لبخند” به این نکته مهم اشاره دارد که توان ایجاد ارزش افزوده به صورت قابل توجهی در سراسر زنجیره ارزش متفاوت است و مرحله تولید کمترین بخش زنجیره ارزش، است. آنچه که منحنی لبخند(Smile Curve) اساسا نشان میدهد، این است که موفقیت نهایی یک محصول یا خدمت به ساخت مفهوم پیرامون
خلاصه ی “فرضیه منحنی لبخند” به این نکته مهم اشاره دارد که توان ایجاد ارزش افزوده به صورت قابل توجهی در سراسر زنجیره ارزش متفاوت است و مرحله تولید کمترین بخش زنجیره ارزش، است. آنچه که منحنی لبخند(Smile Curve) اساسا نشان میدهد، این است که موفقیت نهایی یک محصول یا خدمت به ساخت مفهوم پیرامون آن، تحقیق و توسعه، برندسازی، بازاریابی و توزیع مناسب و درخور، بستگی دارد. بنابراین، همین حوزهها به پرسنل متخصص و بسیار ماهر نیاز دارد و افراد و متخصصانی که در این نواحی از زنجیره ارزش مشغول به کار هستند، عموما دستمزدهای بالاتری هم دریافت میکنند و به همین ترتیب کشورهایی هم که عمدتا در این بخشها مشغول به فعالیت هستند، سودآورتر هستند؛ البته زمانی که اسم “کشورهای فعال” به میان میآید، در واقع صحبت از “زنجیره ارزش جهانی” یا Global Value Chain (GVC) است. همانطور که میدانید، محصولات و خدمات مورد نیاز بشر، تنها در کشور مبداء تولید، توزیع، مصرف و ارائه نمیشوند، بلکه در یک بازار بینالملل نیز تجارت شده و محصولات مختلف از سرتاسر جهان به اقصی نقاط دنیا صادر و فرستاده میشوند. در نتیجه، محصول نهایی از یک تولیدکننده میتواند حاصل مواد اولیه، فناوری، سرمایه و انرژی چندین کشور باشد. در این نقطه مفهوم زنجیر ارزش جهانی مطرح خواهد شد؛ که در آن مواد اولیه با ترکیب عناصر دیگر، تولید و به محصولات نهایی تبدیل میشوند و دارای یک نظام مشخص و هماهنگ هستند که به طور پیوسته به تولید ثروت مشغول میباشند. سهم هر کشور از این ثروت، دقیقا وابسته به نقش او در نظام و ساختار زنجیره ارزش جهانی است. منحنی لبخند را میتوان به طور خاص به منظور تحلیل زنجیره ارزش جهانی و براساس دستهبندی توسعهیافتگی کشورها در سراسر جهان نیز ترسیم و استفاده نمود. معرفی ظهور شبکههای تولید جهانی، به طور خاص منجر به فرآیندهای تولید پراکنده جغرافیایی برای کالاهای تولیدی شد که در چندین مکان مختلف تولید می شود. این شیوه تولید نامهای مختلفی مانند تقسیمبندی تولید، تخصص عمودی، اشتراک تولید، به خود گرفت. این اصطلاحات غنی، جنبههای متعدد تولید پراکنده جغرافیایی را نشان میدهد که همگی بر جنبههای مختلف تولید مشترک در زنجیرههای ارزش بینالمللی تاکید دارند، جایی که چنین زنجیرههایی ممکن است از نظر دامنه، جهانی یا منطقهای باشند. ویژگی مورد تاکید این است که زنجیرههای ارزش جهانی (GVC) که شرکای تولید را در مکانهای مختلف درگیر میکنند، بعد جدیدی از تخصص بینالمللی را به تخصص در محصولات و صنایع اضافه کردهاند. با توجه به توسعه سریع زنجیره ارزش جهانی یا GVCها (Global Value Chain) در سه دهه گذشته، برچسب “ساخته شده”، که نمونه ای از کالاهای تولیدی است و آنها را به یک اقتصاد خاص نسبت می دهد، به نمادی قدیمی از دوران گذشته تبدیل شده است. ظهور GVCها که با بهبود قابل توجهی در کارایی اقتصادی شرکتهای چندملیتی همراه است، ماهیت و ساختار تجارت بینالملل و همچنین توپولوژی وابستگی متقابل و قدرتهای تأثیرگذار کشورها را به طور قابل توجهی تغییر داده است. مفهوم تخصص عملکردی به طور جدایی ناپذیری با مفهوم منحنی لبخند(smile curve) مرتبط است که اولین بار توسط Stan Shih، مدیر عامل سابق شرکت فناوری اطلاعات تایوانی ایسر(Acer) معرفی شد. او دریافت که در صنعت او، شرکتهایی که در واقع کالای الکترونیکی مورد نظر را تولید میکنند، سود کمتری کسب میکنند و دستمزد کمتری میپردازند، یعنی ارزش افزوده کمتری نسبت به شرکتهایی که مسئول عملکردهای دانشبر بیشتر در زنجیره ارزش هستند، مانند تحقیق و توسعه در بخش پیش تولید یا خدمات بازاریابی خاص در مرحله پس از تولید. بر این اساس ایسر(Acer) سرمایه گذاری زیادی در تحقیق و توسعه برای توسعه فناوری نوآورانه انجام داد. این مفهوم بعداً به طور گسترده برای توصیف توزیع پتانسیل های ارزش افزوده در انواع دیگر صنعت برای توجیه استراتژی های تجاری با هدف فعالیت های ارزش افزوده بالاتر مورد استناد قرار گرفت.
بر این اساس شرکت فناوری اطلاعات تایوانی ایسر(Acer سرمایه گذاری زیادی در تحقیق و توسعه برای توسعه فناوری نوآورانه انجام داد. این مفهوم بعداً به طور گسترده برای توصیف توزیع پتانسیل های ارزش افزوده در انواع دیگر صنعت برای توجیه استراتژی های تجاری با هدف فعالیت های ارزش افزوده بالاتر مورد استناد قرار گرفت. بنابراین، بازار فقط با رقابت قیمت اشباع می شود. این سرنوشت رقابت جهانی است، فقط قوی ترین شرکت ها زنده می مانند. روند توسعه صنایع برای غلبه بر فشار ارزش افزوده پایین، تنها راهکار شرکت ها، حرکت به سمت روندهای صنعت با ارزش افزوده بالا است. تسلط بر فناوری کلیدی و اجزای کلیدی آن، ارزش افزوده بالایی دارد. تولید عمومی یا OEM ارزش افزوده پایینی دارد. خدمات یکپارچه سازی محصول نیز ارزش افزوده بالایی ایجاد می کند. مقایسه کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته ایالات متحده و سایر کشورهای توسعه یافته، نشان میدهد شیب زیادی از منحنی لبخند را حفظ کرده اند. با این حال، کشورهای در حال توسعه مانند هند و چین قبلاً به اشتغال و تولید در سطح پایین، محدود شده بودند. بنابراین، اگر کشورهای در حال توسعه بخواهند به شیب های بالای منحنی لبخند دست یابند، به تحلیلگران، محققان و توسعه دهندگان برند حرفه ای بیشتری نیاز دارند تا به سطوح بالاتری از رشد اقتصادی برسند. به عبارت دیگر، اگر کشورهای در حال توسعه بخواهند به طور مساوی با کشورهای توسعه یافته رقابت کنند، باید از نیروی کار با مهارت و دانش بالا استفاده کنند، دولت نیاز به سرمایه گذاری هنگفت و حمایت از آموزش عالی دارد. کشورهای توسعه یافته ای مانند آمریکا دارای دو شکل کامل هستند به طوری که منحنی سود ارزش افزوده را در هر مرحله نشان می دهد. حداقل در ادبیات کسبوکار، «منحنی لبخند» بهعنوان یک واقعیت تلطیفشده بهطور گستردهای پذیرفته شده است. فرضیه منحنی لبخند به این نکته مهم اشاره دارد که توان ایجاد ارزش افزوده به صورت قابل توجهی در سراسر زنجیره ارزش، متفاوت است و مرحله تولید کمترین بخش زنجیره ارزش، است. معرفی ظهور شبکههای تولید جهانی به طور خاص منجر به فرآیندهای تولید پراکنده جغرافیایی برای کالاهای تولیدی شده است که در چندین مکان مختلف تولید می شود. این شیوه تولید نامهای مختلفی مانند تقسیمبندی تولید، تخصص عمودی، اشتراک تولید، به خود گرفت. این اصطلاحات غنی، جنبههای متعدد تولید پراکنده جغرافیایی را نشان میدهد که همگی بر جنبههای مختلف تولید مشترک در زنجیرههای ارزش بینالمللی تاکید دارند، جایی که چنین زنجیرههایی ممکن است از نظر دامنه، جهانی یا منطقهای باشند. ویژگی مورد تاکید این است که “زنجیره ارزش جهانی” یا Global Value Chain (GVC) که شرکای تولید را در مکانهای مختلف درگیر میکنند، بعد جدیدی از تخصص بینالمللی را به تخصص در محصولات و صنایع اضافه کردهاند.
تخصص عملکردی مستلزم تخصص عملکردهای زنجیره ارزش مختلف است که برای فرآیند تولید یک کالای تولیدی به کشورها یا مناطق مختلف، مورد نیاز است. در تحلیل توابع زنجیره ارزش، هدف، تجزیه و تحلیل فرآیند تولید یک کالای خاص است. این در تضاد با مفهوم تخصصی سازی عمودی است که توالی فرآیندهای تولید را در داخل و بین صنایع برجسته می کند.
برچسب ها :#حوزه_انرژی ، #دکتر_اسدالله_غلامپور ، #شرکت_فناوری_اطلاعات_تایوانی_ایسر ، #فرضیه_منحنی_لبخند
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰